تعریف شما از «سیستمهای پیچیده» چیست؟ خب تعریف من در یک جمله این است که سیستمهایی که نمیتوان آنها را در قالب یک فرمالیزم جمع و جور، بیان کرد و باید بیشتر توضیح دهم در سیستمهایی که فیزیکدان ها مطالعه میکنند میتوانید غالبا در یک صفحه چند معادلهی زیبا را مانند معادلات نیوتون یا قوانین پایستگی اندازهحرکت یا قوانین الکترومغناطیس ماکسول را پیش ببرید و مقدار زیادی اطلاعات معتبر به دست آورید ولی وقتی صحبت از ژنوم یا مغز یا ویژگی های جامعه یا تاریخ ادبیات میشود تا جایی که میدانیم از آن معادلات زیبا و جمع و جور خبری نیست و این، برای من نشانهایست که با یک سیستم پیچیده سر و کار داریم اینکه چرا اینگونه است؟ خب دلیل اینکه من فکر میکنم که مشکل است اینکار را کنیم این است که این سیستمها تاریخچهی زیادی با خود حمل میکنند برای من یکی از رفتارهای مشخصه ی یک سیستم پیچیده، این است که یک روش یا مکانیزمی یافته است تا از محیطش اطلاعاتی به دست آورد و بر اساس آن به طور انطباقی رفتار کند تا پیش بینی و کنترل کند و در نتیجه لازم است که با استفاده از یک مدل، توصیف شود که با آن چه که به طور سنتی در علوم طبیعی ریاضی با آن آشنا شدیم اندکی متفاوت است و معمولا این مدل ها، محاسباتی اند بنابر این باید از شما همان سوالی را بپرسم که از همه میپرسم. تعریف شما از یک سیستم پیچیده چیست؟ اوه نه این چیزیست که همه میگویند در علوم کامپیوتر نظری، ما نمیگوییم سیستمها پیچیده یا ساده هستند